تلخ و شیرین زندگیمون

شب و روز در تو عمل مى کنند، تو هم در شب و روز عمل کن، و از تو مى گیرند، پس تو هم از آنها بگیر. امام عـلى (ع)

تلخ و شیرین زندگیمون

شب و روز در تو عمل مى کنند، تو هم در شب و روز عمل کن، و از تو مى گیرند، پس تو هم از آنها بگیر. امام عـلى (ع)

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۶
asal asali
ماه اخریه که امیرحسین خان مهمونمون میشه انشالله.
کلی استرس داشتم تو ماه هفت و هشت. کلا تا حالا 5 تا دکتر عوض کردم:/ همشونم بهم می گن زایمان طبیعی!
منم که کلا خیلی ترسوام. هرچی می دومو دکتر عوض می کنم می بینم بی فایده است و هر دکتری تازه حرف جدید می زنه که خودش کلی فکر و خیال میاره.
یک دکتر می گه مشکوکی به دیابت بارداری، یکی می گه اصن دیابت داری!  سومی می گه اون دوتای دیگه چه می فهمن کی گفته تو دیابت بارداری داری؟؟؟؟؟؟؟
این نگرانی ها هم برای من سمه هم این طفلی.
فعلا این دکتر اخریه که منو از همه چی مبرا کرد به دلم نشسته . اما کلا طرفدار زایمان طبیعیه. میره بهترین بیمارستان شهر که بیمه ما هم قرارداد داره باهش . اما هیچ وقت دوست نداشتم برم اونجا:/ در ظاهر مثه هتله اما شنیدم کادر بلوک زایمانش به زائو خیلی محل نمی دن! اما هروقت زنگ زدم این قدر با روی باز کادرشون جوابمو داده که هیچ بیمارستانی اینطور نبوده:) امیدوارم حرفایی که شنیدم از بقیه برای من صدق پیدا نکنه.
خواهشا دم افطار و سحر برای کوچولومونو مامانش دعا کنین.

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۴
asal asali

میخام امروز یک اعترافی بکنم!

یا خوشی زده زیر دلم یا اینکه الکی ایرادگیر و حساسم!

احساس می کنم و می بینم مادرشوهر و خواهرشوهرم برا عروساشون 

یکجور رفتار نمیکنن. نمی دونم این قضیه به دامادها برمیگرده یا خودشون!

اولا موقع خودم فکر میکردم خیلی از رسوم رو بلد نیستن برا همین در عین سختی برام می گذشتم!

اما می بینم نععععع زهی خیال باطل خوبم بلدن!سر دومادی این پسرشون که خوب دارن بجا میارن!

شیطون حسابی رفته تو جلدم خداکنه بیرون بیاد.

دوست دارم به روشون بیارم. البته خیلی جاها هم میارم چون ادم توداری نیستم. ولی چقد بده کینه ای بودن با اینکه ادمای خوبین.

دلم برا شوشو میسوزه چند روزه بهش چیزی میگم تو خودشه. 


۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۵
asal asali

میگما به نظرتون ادم وقتی خبر دومادی برادرشوهرشو میشنوه خوشحال تر میشه یا پسرخالش؟😉

حالا با این شکم قلمبه من چی بپوشم😢حیف بچم از نزدیک نمیتونه عروسی رو ببینه😕

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۳
asal asali

دیروز نوبت سونو و ازمایشاتم بود. ازمایشی که پیدرم در اومد🙈

چهاربار هر یک ساعت یه بار رفتم و خون دادم. خداکنه جوابش خوب باشه که نگرانشم

اما سونو رو دیشب رفتیم اونو ذوق داشتم چون امیرحسینو تو مانیتور اتاق خانم دکتر میدیدم😍

خاله ها بچم زشت شده😢از  دیشب هعی به شوشو میگم چرا به تو رفده؟😉طفلی اونم میگه برو عکس سونوتو بیار ببینم به تو رفته یا من😂باورش میشه خخخخخ

ولی میگن همش شکل عوض میکنه توی سه سونوی اخر که نیمرخشو دیدم دومیش یه نی نی تپلی با لبای قلوه ای بود اما حالا صورت کشیده و پیشونی بلنددددد. تازه باباش میگه ایناهم موهاشه فرفریه 😞مو فرفریشو کجای دلم بزاررررم😰ننت خوب بابات خوب کدوممون موهامون فرفریه خوووووو .

به خواهرم گفتیم کلی خندیده میگه الان موهاش درنمیاد که تو ماه هشت درمیاد توهم زدین دوتایی هااااا.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۰۳
asal asali

امیر حسین مامان هر روز بزرگ و بزرگتر میشه. بهمون نسبت مامانش رو خوب مورد عنایت قرار می ده و لگداشو نثارم می کنه:)

بعضی اوقات باهم دعوامونم میشه تازه:))))

خووووو بچه ای که مامانش خوابه یهو یه لگدی می زنه که داد مامانش به اسمون میره نباید دعواش کرد؟

ولی کلا بچه خجالتیه هااااااا این خصلتش به خانواده باباش رفته:)

فکرشو بکنین همش درحال جل جل زدن بعد که یه کوچولو قربون صدقه اش می شم و به روی شمکم دست می زارم ساکت ساکتتتتتتتتتتت میشه! اخه بچه از مامانشم خجالت میکشه؟

دیگه باباش جای خودش رو داره وقتی باهش حرف می زنه کلا تا دوساعت بچم جم نمی خوره! فکر می کنم خیلی از باباش بترسه.خخخخخخخخ

خوبه از الان از یکی مون حساب ببره:)))))

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۳۹
asal asali

🌹🌹🌹🌹🌹امیر حسین مامان به همه خاله ها سلام میرسونه🌹🌹🌹🌹🌹



ای قربون اون دستای تپلیش😘

بچه من نیستا نه شبیه منه نه باباش.خخخخ

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۲۹
asal asali

دلم میخاد سفره هفت سین امسال رو مثه پارسال خودم درست کنم🙈

پارسالی برا حاجی یه تنگ ماهی و شش تا جام رو با ویترای نقاشی کشیدم😙

معرکه بود همه مهمونامون تا مدتی محو سفره میشدن🙈

اما میترسم امسال از بوی بد ویترای زده بشم🙊

از همه مهمترش جام و تنگ شیشه ای که روش نقاشی بشه رو بعد عید کجای خونم بزارم؟

طبیعتا باید جمع بشه برا سال بعد!ولی خدایی بخوایم اتاق نی نی هم درست کنیم خعلی دست و پامون تنگ میشه.

اما یه حرکتی میزنم دلم نمیاد دست رو دست بزارم😉 اولین عیده تو خونمونیم.اولین عیده سه تاییمون باهمیم .باید خیلی قشنگش کنیم😙😙😙

بچه ها شما برنامتون برا سفره هفت سین امسال چیه؟؟

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۲
asal asali
دیشب خواب خوبی نداشتم!همش تو فکر اتش نشانای مفقودی تو حادثه پلاسکو بودم!
حتی به ذهنم زد برم تو نت ببینم چه خبر اما یادم اومد وای فای رو برا نی نی قطع کردم کلا بیخیالش شدم!
از صبح بس که صفحه تی نیوز رو در بین کارام رفرش زدم تا خبر جدیدی پیدا کنم خسته شدم و افسرده😢
چقدر غم داره امروز. میشه کسی زنده دربیاد دل همه مردم شاد بشه؟
خدایا توکل به خودت. اگر زنده ان نجاتشون بده و اگرم فوت کردن جایگاه خوب اون دنیا.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۸
asal asali
الهی جز جگر بگیره هرچی درسه!
الهی ایران داک به عزای هرچی مقاله اس بشینه:(
الهی به روز سیاه بشینه دانشگاهی که از یه فارغ التحصیل مقاله میخاد:/
الهی من خیلی گوناه دارم😢
.
.
 .
استاد جیجرم که معرف حضورتون هست تماس گرفتن که هانی خانم بدو که وقت تنگه😲
مقاله تو که فرستادم فلان نشریه الان ایمیل دادن دوتا داور ردش کردن(باور کنین تا اینجاش ششم حال اومد گفدم بهترررررررر)
بعدش فرمودن ایرادات کارتو گرفتن زودتر برطرف کن تا مهلتی که دادن بهت من دوباره ارسال کنم!!!!
(یعنی اینجا نفسم گرفد)
هرچی میگم خانم دکتور به خدا من دارم نه نه میشم گوناه دارما!!!!
میگه مگه ویار داری؟ میگم نه!
میگه اخراشی؟میگم نه!
میگه پس حرف نزن تمومش کن و بفرست😢
الان اسم مقاله که میاد حالم بد میشه!فکر کنم به اسمش مثل بوها ویار دارم.ایشششش
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۵ ، ۰۸:۰۲
asal asali