فصد!
يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ب.ظ
دیروز رفتیم پیش حاج اقایی که طب سنتی می دونه و مثلا درمان می کنه!
البته ایشون چند جلسه ای از طرف اموزشمون اومدن اداره و راجع به مزاج ها صحبت کردن برامون.
دیروز با شوشوخان رفتیم. مزاج هردومونو بهمون گفتن. مزاج شوشوخان بلغمیه و بنده صفراوی!
یعنی ایشون مزاجشون سرد و تره و بنده گرم و خشک!!!!
چقده ما تفاهم داریمااا^__^
حاج اقا ک خیلی بهمون امیدواری دادن گفتن این که مزاجتون با هم مخالفه خودش یک حسنه اما (درحالی که روشون به شوشوخان بود گفتن) هرچی خانم خونه فردی جدی و تو امور اجرایی موفقه اما شما خونسرددددددددددد و بهتره کار اجرایی انجام ندین.خخخخ
یعنی گل گفتنااااااا.
منم گفدم حاج اقا دست رو دلم نزارین به خاطر شوشوخان همش گرمی درست می کنم حالا خودم خیلی معدم اذیت میشه! حاجی گفتن شما صفراتون غلبه پیدا کرده مشکلی نیس:|
اومدیم با شوشوخان بریم داروهامونو بگیریم که منشی حاج اقا به شوشوخان گفت خانمتون الان باید فصد کنن O_o
منو میگین اینقده ترسیده بودم که چی >_<
اخه شنیده بودم که رگ میزنن و بعد خون فواره می زنه.
شوشوخان هم بی انصاف خندید و گفت اصن چرا یه بار فصد کنین دوبار دوبار فصدش کنین که دیگه خونش تمیز تمیز شه &_&
هیچی دیگه هی به من می گفتن بشین تا فصدت کنیم! منم می گفدم تا نگین چطوری فصد می کنین من از جام جم نمی خورم.خخخخ
وقتی توضیح داد دیدم خیلی راحته . اول رگ دستموپیدا کرد ( سیاهرگ دست راست) بعدش سر سوزن سرنگ رو فرو کرد تو رگم یهو خون از همون سوراخ کوچیک فوران کرد O_o
وااااااااااااااااااای یه خون غلیظی بود که نگووووو
اینقده بعد از فصد سبک شدممممممممممممممممممم
اینقده خووووووووووب بود
دوست دالم همش فصد کنم خخخخخ
البته ایشون چند جلسه ای از طرف اموزشمون اومدن اداره و راجع به مزاج ها صحبت کردن برامون.
دیروز با شوشوخان رفتیم. مزاج هردومونو بهمون گفتن. مزاج شوشوخان بلغمیه و بنده صفراوی!
یعنی ایشون مزاجشون سرد و تره و بنده گرم و خشک!!!!
چقده ما تفاهم داریمااا^__^
حاج اقا ک خیلی بهمون امیدواری دادن گفتن این که مزاجتون با هم مخالفه خودش یک حسنه اما (درحالی که روشون به شوشوخان بود گفتن) هرچی خانم خونه فردی جدی و تو امور اجرایی موفقه اما شما خونسرددددددددددد و بهتره کار اجرایی انجام ندین.خخخخ
یعنی گل گفتنااااااا.
منم گفدم حاج اقا دست رو دلم نزارین به خاطر شوشوخان همش گرمی درست می کنم حالا خودم خیلی معدم اذیت میشه! حاجی گفتن شما صفراتون غلبه پیدا کرده مشکلی نیس:|
اومدیم با شوشوخان بریم داروهامونو بگیریم که منشی حاج اقا به شوشوخان گفت خانمتون الان باید فصد کنن O_o
منو میگین اینقده ترسیده بودم که چی >_<
اخه شنیده بودم که رگ میزنن و بعد خون فواره می زنه.
شوشوخان هم بی انصاف خندید و گفت اصن چرا یه بار فصد کنین دوبار دوبار فصدش کنین که دیگه خونش تمیز تمیز شه &_&
هیچی دیگه هی به من می گفتن بشین تا فصدت کنیم! منم می گفدم تا نگین چطوری فصد می کنین من از جام جم نمی خورم.خخخخ
وقتی توضیح داد دیدم خیلی راحته . اول رگ دستموپیدا کرد ( سیاهرگ دست راست) بعدش سر سوزن سرنگ رو فرو کرد تو رگم یهو خون از همون سوراخ کوچیک فوران کرد O_o
وااااااااااااااااااای یه خون غلیظی بود که نگووووو
اینقده بعد از فصد سبک شدممممممممممممممممممم
اینقده خووووووووووب بود
دوست دالم همش فصد کنم خخخخخ
۹۵/۰۲/۰۵